نقشه
پیدایش 37: 14، 18- 20

"پس اسرائیل ( یعقوب ) به او گفت: " نزد برادرانت برو. سلامتی آنها و همچنین سلامتی گله را ببین. سپس برگرد و به من خبر بده

اما آنها او را از فاصله ی دور دیدند. قبل از اینکه یوسف به آنها نزدیک شود با هم نقشه کشیدند او را بکشند. آنها به یکدیگر گفتند: " صاحب خوابها به اینجا می آید! " بیایید او را بکشیم. او را درون یکی از این چاههای خالی بیندازیم. بگوییم که یک حیوان وحشی او را خورد

برداران یوسف را نکشتند. آنها او را به عنوان یک برده فروختند. آنها گذاشتند یعقوب فکر کند که یوسف مرده است. یوسف را به مصر بردند. خدا هنوز با او بود. خدا به یوسف کمک کرد تمام کارها را درست انجام دهد

آیا کسی هست که شما را دوست ندارد؟ آیا کارهای بدی انجام می دهند یا چیزهای بدی می گویند؟ خدا هنوز با شماست. او شما را دوست دارد و می خواهد به شما کمک کند. درباره ی شخصی که بد جنس است با او صحبت کنید. از خدا بخواهید به شما کمک کند تا این هفته یک کار با محبت برای آن شخص انجام دهید